دیشب صدا و سیما پس از مدت ها به پخش خبر درباره بابک زنجانی، میلیاردر بازداشت شده پرداخت. در این خبر، در راستای نجات شرکای زنجانی در میان محافظه کاران و نیروهای شناخته شده گروه فشار همچون حسن رعیت، که در جریان جنبش سبز عکس های او در مشارکت در سرکوب معترضان منتشر شده بود، عکس او با زنجانی سانسور شد.
آینده آنلاین در اینباره نوشت: دیشب بعد از گذشته یک هفته از دستگیری بابک زنجانی بالاخره صدا و سیما مرام و معرفت را تا حدی کنار زد و به عنوان یک متهم اقتصادی خبرش خوانده شد؛ آن طور که در بخش خبری ۲۰:۳۰ اسم بابک آمد. اما جالب آن که صداوسیما در شیطنتی آشکار، تلاش کرد بابک زنجانی را مورد حمایت هاشمی و روحانی جلوه دهد و در حالی عکس بابک با این دو تن را سه بار نشان داد که عکس مشترک زنجانی و رعیت، شریک او را با حذف عکس رعیت نشان داد.
صداوسیما البته به قول خود پلیتیک زد و به این بهانه که نباید بابک را با جریان های سیاسی گره زد، عکس او را با هاشمی و روحانی و البته چهره های دسته چندمی چون بذرپاش و شیخ الاسلامی که بسیاری از مردم آنها را نمی شناسند، نشان داد، اما عکسش با حسن رعیت، لباس شخصی شریک بابک سانسور نمود.
همچنین در کمال حرفه ای گری از جنس صداوسیمایی، گفته شد که این شخص سالها به ویژه در اوایل دهه هفتاد(دوران هاشمی) در اقتصاد ایران حضور داشته است. حضور داشتن در اقتصاد ایران اگر معنایش تایید ۴ وزیر دولت احمدی نژاد و حمایت وزیر وقت نفت از وی در همه نهاد های نظارتی کشور باشد، سخن بیست و سی نیکو است، یا اگر حضور داشتن در خط پروازی و پخش رپرتاژ هر شبه آن، از بهترین شبکه در بهترین اوقات شبانه روز، از صدا و سیما را حساب کنیم، این سخن کاملا درست است.
اما این ذهنیت تحلیل گر فقط در اطاق های خبر صداوسیما نیست که برای زنجانی چنین کارویژه تازه ای می آفریند. این راهنمای غلط زدن دنباله اش تا مجلس نیز می رود.
آنچنان که حمید رضا فولادگر نماینده مردم اصفهان نیز دیروز گفت که: برخی از این افراد تولدشان در دوره سازندگی بوده، در دوره اصلاحات رشد و نمو پیدا کردند و خرابکاری هایشان در دولت قبلی اتفاق افتاد.سایت جهان نیوز هم در مطلبی که بیتشتر به طنز شبیه بود نوشت” تیتر اول و تحلیل های بسیاری از روزنامه های اصلاح طلب طی روزهای گذشته به ماجرای دستگیری بابک زنجانی اختصاص داشته است، این رسانه ها در فرار به جلو در پی انتساب فساد اقتصادی بابک زنجانی به رقبای سیاسی خود بوده اند و حتی در آخرین نمونه نیز اکبر ترکان که عملکرد جنجالی اش طی چندماه گذشته در مناطق آزاد، مورد انتقاد جدی هواداران دولت قرار گرفته است، از لزوم پیدا کردن «پشت پرده های بابک زنجانی» سخن گفته است.”
در جای دیگری از مطلب سایت زاکانی می نویسد :” برخی از منابع اگاه توجه ویژه رسانه های طیف کارگزاران و نزدیک به خانواده هاشمی در قبال پرونده زنجانی را به حاشیه بردن توجه ها به پرونده بزرگ مهدی هاشمی با ۱۳ عنوان اتهامی اعلام کرده اند. این درحالیست که خبرها از تلاش های پشت پرده همین طیف برای آزادی زنجانی حکایت دارد.”
“این سخن ها در حالی بیان می شود که معاون مرحوم نوربخش ادعای بابک زنجانی در مصاحبه با ایسنا را رد کرد که گفته بود” من راننده رییس بانک مرکزی بودم و در فروش دلار نقش داشتم”.
طبق گفته معاون وقت بانک مرکزی زنجانی در زمان دولت هاشمی و خاتمی یک فعال اقتصادی خرده پا بوده و اتفاقا چند باری برای چک برگشتی به زندان نیز افتاده بود. این آدرس غط دادن ها در واقع خطی است که قصدش این است نقش آدم های کلیدی دولت احمدی نژآد در بال و پر دادن به زنجانی و کلید دار کردن او در مناسبات حساس مالی کشور کم رنگ و غبار آلود جلوه داده شود.
همین جناب فولاد گر هیچ توضیحی نمیدهد که چرا مجلس در این مدت که مساله بابک زنجانی در دولت قبل مطرح شد هیچ واکنشی نشان نداد؟ و به وزرای دولت در این خصوص اعتماد تمام و کمال داشت. حتی برایش سوال درست نشد که چرا درآمد نفتی و حیاتی کشور باید به دست آدم های بی ریشه ای اینچنین سپرده شود؟
برای جناب فولادگر و کسانی که امروز عکس های بابک را از آلبوم های شخصی خود کنار میگذارند این مهم نیست که چرا رییس و سخنگوی کمیسیون اصل نود ( یکی از مهم ترین کمیسیون های مجلس در رسیدگی به فساد ) این مدت نقش روابط عمومی و سخنگویی بابک را به عهده گرفته بودند و علیرغم اینکه بانک مرکزی می گفت پولی توسط زنجانی به خزانه کشور واریز نشده، این دو تن چند بار در این خصوص مصاحبه کردند و اعلام داشتند که پول واریز شده است.
گویا آقایان عادت کرده اند حساب شخصی خود را خزانه کشور بدانند. به هر حال چه بابک محصول دولت سازندگی و اصلاحات باشد، چه محصول پاکترین دولت تاریخ ایران بعد از مادها! امید است دستگاه قضایی برخوردی اصولی و قاطع با این پدیده کند، تا سیه روی شود هر که در او غش باشد!