چند روز قبل خبر خود سوزی دست فروشی خوزستانی در فضای مجازی پخش شد. یونس عساکره ، فردی که خودش را آتش زد. بعد از اینکه حالش وخیم شد به تهران منتقل شد و در نهایت فوت کرد!
درصد بالایی از ایرانی ها حتی اسمش را هم نشنیدند و یا حتی نمی دانند چنین اتفاقی رخ داده است. آنهایی هم که شنیدند اکثرا بی تفاوت از کنار این خبر گذشتند. فقط درصد کمی از ایرانی ها به این خبر پرداختند، آن را بازنشر دادند و تا پیش از مرگش پیگری حال او بودند و پس از فوت او نیز از اینکه جامعه ی ایرانی تا این حد نسبت به این مسائل بی تفاوت شده ، متعجب شدند.
این دقیقا مطلبی هست که باید به آن پرداخت.
چرا ما تا این حد بی تفاوت شده ایم؟!
نه فقط در قبال مرگ و حوادث دلخراش، بلکه در برابر همه چیز بی تفاوت شده ایم. بطور مثال در برابر گرانی ها؛ تا زمانی که دست خودمان به دهانمان برسد و هنوز توان خرید داشته باشیم برایمان مهم نیست که در کشور و دیگر هموطنان ما چه می گذرد.
این بی تفاوتی در همه ی امور زندگی ما ریشه دوانده و بسیار خطرناک است. اینکه در برابر مسائل سیاسی، اقتصادی ، حوادث ، اجتماعی و ... بی تفاوتیم اصلا خوب نیست.
این چیزی است که نظام دیکتاتوری جمهوری اسلامی دقیقا به دنبال آن است. یعنی جامعه در برابر همه چیز بی تفاوت باشد مگر آنکه نظام بخواهد حرکتی صورت پذیرد. ما مردم ایران یاد گرفته ایم در برابر همه چیز سکوت اجتماعی کنیم و فقط اگر حکومت بخواهد حرکتی صورت پذیرد، با قلقلک دادن احساسات اجتماعی، عده ای را در برابر موضوعی خاص به حرکت وا میدارد.
متاسفانه در مورد این موضوع خاص و حوادث دلخراش دیگر هم اینچنین است. اینقدر در این سالها اعدام های دسته جمعی و مخفیانه و ... دیده ایم و شنیده ایم که دیگر برایمان عادی شده !!!
باید ریشه ی این بی تفاوتی ها را بخشکانیم. باید یادبگیریم یک هوطن در هر گوشه ای از ایران که باشد ، هم خون ماست. مشکلات او مشکل کل کشور است. والا کشور همینطور توسط سپاه و آخوندها و دیکتاتورش غارت می شود و مردم هر چه بیشتر به اعماق بدبختی از هر نظر سقوط خواهند کرد.
سال ۲۵۷۴ سال ( الله آدمکش) زدایی از ایران بزرگ.
پاسخحذفدلایل متعددی می تونه داشته باشه. این موضوع هم نمیتونه کلا گردن حکومت انداخته بشه. هر چند که سرکوب 88 اون رو تشدید کرد. بخشی هم به راحت طلبی و خودخواهی مردم بر میگرده. من یک پیشنهاد دارم که تاثیرش رو در مقیاس کوچک دیدم و اون حرکات همگانی و مردمی برای کمک به قشر و گروه خاص هست مثل کودکان بی سرپرست، بیماری های خاص، تهیه جهیزیه برای دختران یتیم.
پاسخحذفمنظورم اینه که می بینم توی این موارد وقتی اطلاع رسانی میشه مردم قدم جلو میگذارند. پس میتونه این نقطه شروع خوبی برای بیدار کردن حس انسان دوستی ما و حرکت به سمت مسوولیت پذیری اجتماعی بشه. پیشنهاد من: تبلیغات و حمایت گسترده در فضای مجازی از این گروه های حمایتی و ایجاد موج هست. موجی که مردم رو بیدار کنه.
ممنون میشم اگر این نظر رو توی بالاترین برای من بگذارید و در صورت موافقت بهش عمل کنید. من خودم شخصا این کار رو بصورت انفرادی شروع کردم و دارم تاثیرش رو در اطرافیانم می بینم ولی یک دست صدا نداره !
همه ی حرفم اینه که 36 سال رو مخ ملت کار کردن که بی تفاوت باشن. توی همه ی زمینه ها. از گرونی مرغ و نون و گوجه بگیر برو تا حرفهای یک نماینده ی مجلس و اعدام های دسته جمعی و انرژی هسته ای و ... هرکاری خودشون بخوان می کنن و ملت اصلا هیچ جایگاهی برای نظر دادن و دخالت کردن ندارن. فقط گاهی واسه ویترین خارجی میان عده ای رو جمع می کنن که مثلا واسه انرژی هسته ای شعار بدن یا به سفارت فلان کشور حمله کنن. اونها هم نه از سر احساس مسئولیت بلکه بخاطر اینکه قلاده شون دست حکومت هست این کارها رو می کنن. مردم ما یادگرفتن واسه مشکلات دیگران جوک بسازن و با تمسخر از کنارش رد بشن. اگر هم در برابر مشکلی کسی حرفی بزنه، حرکتی بخواد انجام بده، باید با این جملات مواجه بشه؛ بیکاری واسه خودت دردسر درست می کنی؟به تو چه ربطی داره؟مگه تو وکیل وصیش هستی؟چشمش کور میخواست نکنه.... باور کنید نسلهای آینده به بدترین وجه ممکن از ما یاد می کنن.نسلی که کشور رو به نابودی کشوند.نسلی که نابودی کشور رو دید و دم نزد.نسلی که چپاول،غارت،اعدام،کشتار،تجاوز،دزدی و ... رو دید براش جوک ساخت!نسلی که همه چی رو دایورت کرد به چپش!
پاسخحذف